دیالکتیک تنهایی

ساخت وبلاگ
متاسف و غمگین و مردد هستم و در، این زندگانی را باید گل گرفت،احساس عقب موندن دارم،فکر میکنم دیرم شده است،اوضاع کثافتی هست.کاسه ای را که در حیاط گذاشته ام،پر از آب باران شده است،یک نفس سر میکشم،ابر می شوم،معلق می شوم،در خود می بارم،رودی می شوم،که به آسمان می ریزد و ستاره هایی را که مسیر را بلد نیستند، دزدکی با خود به خانه می آورم و در گلدان،پری می کارم،تا شب ها،نترسد.مچاله شده ام در میان آشپزخانه،سیب زمینی ها را سلاخی میکنم،اجاق گاز را به آتش می کشم،برای شکم،داستان های خوشمزه تعریف میکنم،با انگشتانم سفره میکشم،جانانی نان ندارد،دست می‌اندازم زیر کابینت ها،از گندم هایی که روییده است،خوشه ای را می چینم، در حلقم فرو میکنم.پی نوشت:تمام تاروپودم،گریه میکنند،جز چشمانم. دیالکتیک تنهایی...
ما را در سایت دیالکتیک تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fshaer205 بازدید : 49 تاريخ : يکشنبه 23 ارديبهشت 1403 ساعت: 16:16